دل باخته محبوب

دل باخته محبوب

نیست از روم عرب پیوند ما نیست پای بند نسب پیوند ما


دل به محبوب هجازی بسته ایم زین سبب به یکدیگر دل بسه ایم

روزی شـیـطان عرض کـرد که، الهی! بندگان تـو، تـو را دوسـت
می دارند و نافـرمانی تو می کنند و مــرا دشمن دارند و اطاعتم
می نمایند.
خطاب رسید که ای ابلیس! به واسطه همان دوستی که با من دارند
و دشمنی که با تو دارند، از نافرمانی های آنها درخواهم گذشت.


عبدالرشید زمانی متولد 1373/03/01 دانشجویه رشته مهندس پزشکی


ای مسلمان بیدار آگاه باش

که دشمن تیشه بر داشته و بر ریشه میزند


کلمات کلیدی

تصاویر دیدنی

تصاویر

توکل‌ و اعتماد به‌ خدا در امور زندگی

برای جلوگیری از آب به آب شدن چه کنیم

علل ریزش مو

ریزش مو

درمان ریزش مو

استرس و راه های درمان آن

رازهای سرکه سیب

همه بلاهایی که سرخ‌کردنی‌ ها بر سرتان می آورند

نکات علمی جالب

مطالب علمی جالب

نکته های جالب 1

وضو و معالجه بیماری ها

نکات علمی درباره زعفران

خواب بیش از ۸ ساعت احتمال سکته مغزی افزایش می دهد

ویژگی های یک عشق واقعی چیست؟

ساخت دقیق‌ترین ساعت جهان با دقت ۱۶ میلیارد ساله!

مورچه‌ ها در لانه خود توالت عمومی دارند!

عرضه گوشی مخصوص مسلمانان در بازار روسیه

سه آیه که جهان را تغییر داد: بی‌مانندی کوچک‌ترین سورۀ قرآن

جملات خطرناک و ممنوعه در زندگی خانوادگی

هنر شادی کردن و شاد بود

هفت راه ساده برای ایجاد خاطراتی ماندگار در کنار همسرتان

دعوای زن و شوهری را چگونه کنترل و مدیریت کنیم؟

جایگاه و اهمیت اندر و نصیحت و آداب آن

واقعیت امت اسلامی و نیاز به فقه اولویت ها جهت رفع مشکلات

اهداف و اسرار ازدواج … چرا ازدواج بکنیم ؟

نوجوانان باید بدانند که …

در مورد رابطه جنسی

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۶ بهمن ۹۲، ۲۰:۱۶ - امیر سرافراز
    خوب بود
نویسندگان

مجازات خداوندی

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ
خطبهٔ اول:
ستایش مخصوص خداوند است، او را حمد گفته و از او یاری جسته و آمرزش می‌خواهیمو از بدی‌های نفس خود و اعمال بدمان به الله پناه می‌بریم. الله هرکه را هدایت کند او گمراه‌گری نخواهد داشت و هر که را گمراه سازد او هدایتگری نخواهد یافت، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمد، بنده و پیامبر اوست. درود و سلام و برکات خداوند و بر او و بر اهل بیت و یاران او باد.

اما بعد:

بهترین سخن، کتاب خداوند است و بهترین راه و روش، راه و روش محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ است و بدترین کارها نوآوری در دین است و هر نوآوری در دین بدعت است و هر بدعتی گمراهی است.

سپس بهترین توصیه، توصیهٔ به تقوای خداوند است که در هر قلبی جای گرفت آن قلب به سلامت گرایید و به هر عقلی فرونشست برتری یافت و کسی از آن بهره نگرفت مگر آنکه راه صلاح را در پیش گرفت:

{یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیدًا (۷۰) یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا} [احزاب: ۷۰-۷۱]

(ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الله را پیشه سازید و سخنی استوار گویید (۷۰) تا کارهای شما را برایتان به صلاح آورد و گناهانتان را بیامرزد و هر که از الله و رسول وی اطاعت کند بی‌تردید پیروزی بزرگی به دست آورده است)

ای مسلمانان:

همهٔ انسان‌ها برای دست یافتن به زندگی آرام و سعادتمند تلاش می‌کنند و همهٔ توانایی‌های خود را برای دوری از اسباب شقاوت و بدبختی و عذاب صرف می‌کنند. اگر به خیری دست یافتند به هر وسیله‌ای در حفظ آن می‌کوشند و نسبت به از دست دادن یا کم شدن آن نگران می‌شوند.

چه بسا امت‌هایی که در امنیت و آرامش به سر می‌بردند و ثمرات همه چیز به سوی آنان سرازیر بود و روزیشان از هر سو به آسانی به آنان می‌رسید. نه قلبی از ترس به تپش می‌افتاد و نه کسی از گرسنگی رنج می‌برد… اما، ناگهان اوضاع آنان در یک چشم به هم زدن از این رو به آن رو شد، نعمت‌های زائل شدند و عافیت از بین رفت و سختی‌ها و دردها نازل شدند.

چه بسیار، تاریخ سخن از حکومت‌ها و ملت‌ها و افرادی گفته است که در پی عذاب یا عقوب، از بیخ و بن برکنده شدند و اثری از آنان نماند و نه سلاح به داد آنان رسید و نه نیرویی که داشتند. از دست هر بشری می‌توان در رفت یا آسیب او را دفع نمود، اما هیچ پناهگاه و راه فراری از پروردگار نیست مگر به سوی خود او، زیرا اوست که نیروند و قاهر است، عزیز و قادر است و اوست آن بزرگی که بزرگتر از او نیست.

خداوند را با بندگانش روزها و سنت‌هایی است؛ کجایند عاد و ثمود؟ کجایند فراعنهٔ قدرتمند؟ کجایند آنان که کشورگشایی می‌کردند و کوه‌ها را می‌تراشیدند و اسباب قدرت را در دست داشتند؟ همین که خداوند را فراموش کردند خداوند نیز عذاب خود را بر آنان نازل کرد و تنها اثری از آنان باقی ماند و داستان و عبرتی شدند برای تاریخ:

{فَکُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُون} [عنکبوت: ۴۰]

(و هر یک [از ایشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] کردیم از آنان کسانى بودند که بر [سر] ایشان بادى همراه با شن فرو فرستادیم و از آنان کسانى بودند که فریاد [مرگبار] آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمین فرو بردیم و بعضى را غرق کردیم و [این] خدا نبود که بر ایشان ستم کرد بلکه خودشان بر خود ستم مى‏کردند)

سنت‌های خداوندی با کسی شوخی ندارد و هیچ فرد و جامعه‌ای از مصونیت ذاتی برخوردار نیست و هرگاه امتی در فراهم کردن عوامل دفاع در برابر مصیبت‌ها کم‌کاری نمی‌کند مگر آنکه باید پذیرای نتایج این کم‌کاری باشد و خوشبخت کسی است که با دیگری پند گیرد و هیچ امتی در صورت فراهم شدن اسباب عذاب خداوندی، از آن در امان نخواهد بود و در صورت پی گرفتن این راه و باز کردن درهای گناه در امان نخواهد بود.

برای همین، خداوند متعال بسیار این امت را با ذکر مصیبت اقوام گذشته پند داده است و آنانی را که در امن و امان هستند از مکر کسانی که ارزش خداوند را آنگونه که باید پاس نمی‌دارند و به امر و نهی وی اهمیت نمی‌دهند، بر حذر داشته است:

{أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُون (۴۵) أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِین (۴۶) أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِیم} [نحل: ۴۵-۴۷]

(آیا کسانى که تدبیرهاى بد مى‏اندیشند ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد یا از جایى که حدس نمى‏زنند عذاب برایشان بیاید (۴۵) یا در حال رفت و آمدشان [گریبان] آنان را بگیرد و کارى از دستشان برنیاید (۴۶) یا آنان را در حالى که وحشت‏زده‏اند فرو گیرد همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است)

همچنین خداوند عزوجل می‌فرماید:

{أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتاً وَهُمْ نَائِمُون (۹۷) أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُون (۹۸) أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُون (۹۹) أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُون} [اعراف: ۹۷-۱۰۰]

(آیا ساکنان شهرها ایمن شده‏اند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالى که به خواب فرو رفته‏اند به آنان برسد (۹۷) و آیا ساکنان شهرها ایمن شده‏اند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالى که به بازى سرگرمند به ایشان دررسد (۹۸) آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسى] خود را از مکر خدا ایمن نمى‏داند (۹۹) مگر براى کسانى که زمین را پس از ساکنان [پیشین] آن به ارث مى‏برند باز ننموده است که اگر مى‏خواستیم آنان را به [کیفر] گناهانشان مى‏رساندیم و بر دلهایشان مهر مى‏نهادیم تا دیگر نشنوند)

در امان دانستن خود از تدبیر خداوندی، گناهی از گناهان کبیره است. از ابن مسعود ـ رضی الله عنه ـ روایت است که گفت: «گناهان کبیره این‌هایند: شرک آوردن به خداوند، و در امان دانستن خود از مکر خداوند، و نومیدی و یاس از رحمت خداوند» [به روایت طبرانی و بیهقی]

برای همین عارف‌ترین بندگان نسبت به خداوند و پارساترین آنان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هنگامی که ابری می‌دید یا بادی می‌وزید چهره‌اش تغییر می‌یافت، هنگامی که علت را از او جویا شدند فرمود: «چه چیز مرا از این ایمن می‌دارد که در آن عذابی باشد. زیرا اقوامی با باد عذاب شدند و قومی دیگر عذاب را به چشم خود دیدند و گفتند: {این ابری است که بر ما خواهد بارید} [احقاف: ۲۴]» [متفق علیه]

ای مسلمانان:

پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ امت خویش را نسبت به مصیبت‌هایی که می‌ترسید بر آنان نازل شود و همچنین از اسبابی که منجر به آن می‌شود هشدار داده و فرموده است: «ای جمع مهاجرین! پنج آفت است که به خداوند پناه می‌برم از آنکه به آن مبتلا شوید: فحشا در قومی آشکار نمی‌شود تا آنکه آن را علنی انجام دهند مگر آنکه طاعون و بیماری‌هایی در میان آنان شیوع می‌یابد که در گذشتگانشان نبوده است، و ترازو و پیمانه را کم نمی‌گیرند مگر آنکه با خشکسالی و گرانی و ستم حکام عذاب می‌بینند، و زکات اموالشان را نمی‌دهند مگر آنکه باران بر آن‌ها باز داشته می‌شود و اگر حیوانات نبودند هرگز باران بر آن‌ها نمی‌بارید، و پیمان خدا و و رسول را زیر پا نمی‌گذارند مگر آنکه خداوند دشمنی از غیر خودشان بر آن‌ها مسلط می‌گرداند که برخی از آنچه دارند را از آن‌ها بگیرد، و اگر حاکمانشان به کتاب خدا حکم نرانند و از آنچه خداوند نازل نموده هر چه را دوست داشنتد اجرا کنند، خداوند شدت و خشم آن‌ها را میان خودشان قرار خواهد داد» [به روایت ابن ماجه و حاکم. حاکم آن را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافقت نموده است]

آشکار شدن فحشا در میان مسلمانان و در رسانه‌ها، و کم‌فروشی و فریب در معاملات و ندادن زکات و خیانت در امانت و زیر پا گذاشتن پیمان‌ها و حاکم گردان هوای نفس و زیر پا نهادن شریعت اسباب مصیبت‌های عمومی هستند که اگر بر قومی نازل شوند کسی از آن در امان نخواهد ماند.

از دیگر اسباب عذاب‌های عمومی آن چیزی است که مصطفی ـ صلی الله علیه وسلم ـ در این حدیث به آن اشاره نموده است، آنجا که می‌فرماید: «در این امت خسف (یعنی در زمین فرو رفتن) و مسخ (یعنی تغییر یافتن به جانواران) و سنگباران رخ خواهد داد» مردی از مسلمانان پرسید؟ ای رسول خدا! آن کی خواهد بود؟ فرمود: «هنگامی که زنان خواننده و آلات موسیقی آشکار شوند، و خمر نوشیده شود» [به روایت ترمذی]

ابن قیم ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «مسخ ناگزیر در این امت رخ خواهد داد که در میان دو گروه خواهد بود: نخست، علمای بد که بر خدا و رسول وی دروغ می‌بندند، کسانی که دین خدا و شریعت او را تغییر داده‌اند و خداوند نیز همانطور که دین او را دچار تغییر کردند چهرهٔ آنان را دچار تغییر خواهد کرد، و دوم، مجاهران، کسانی که فسق و فجور و گناه را علنی می‌کنند. و هر کس از آنان که در دنیا دچار مسخ نشود، در قبر یا در روز قیامت مسخ خواهد شد».

ای مومنان:

در یک جامعه همهٔ افراد مسئولیند و همه امر به پیشگیری از مصیبت‌های همگانی شده‌اند، هر کس بر حسب جایگاهی که دارد. خداوند عزوجل فرموده است:

{وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَاصَّةً} [انفال: ۲۵]

(از فتنه‏ای که تنها به ستمکاران شما نمی‏رسد بترسید)

ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ می‌گوید: «خداوند مومنان را چنین امر می‌کند که منکر را در میان خود به رسمیت نشناسند و آن را عادی ندانند که مبادا عذاب خداوند همهٔ آنان را در بر گیرد و صالحان نیز دچار همان چیزی شوند که دیگر مردم دچار آن شده‌اند و همه یکجا هلاک شوند و در پایان همه بر اساس نیت‌هایشان مبعوث شوند».

بندگان خداوند:

دور ماندن از این مصیبت‌های عمومی ممکن نیست مگر با دوری از اسباب آن، و ستمگری یکی از بزرگترین اسباب مجازات‌های عمومی است که به سبب آن امت‌های گذشته و نسل‌های پیشین هلاک شدند و به سبب آن است که حکومت‌ها سقوط می‌کنند و شهرها نابود می‌شوند:

{وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِم مَّوْعِدًا} [کهف: ۵۹]

(و [مردم] آن شهرها چون بیدادگری کردند هلاکشان کردیم و براى هلاکتشان موعدی مقرر داشتیم)

{ وَکَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْیَةٍ کَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِین} [انبیاء: ۱۱]

(و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها قومی دیگر پدید آوردیم)

خداوند عزوجل مهلت می‌دهد اما رها نمی‌کند. رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «همانا خداوند به ستمگر مهلت می‌دهد اما همینکه وی را گرفتار سازد دیگر از دست وی رهایی نخواهد یافت» سپس این آیه را قرائت نموده که:{وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِیَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِید} [هود: ۱۰۲] (این گونه بود [به قهر] گرفتن پروردگارت وقتی شهرها را در حالی که ستمگر بودند [به قهر] می‏گرفت آری [به قهر] گرفتن او دردناک و سخت است) [به روایت بخاری]

پس از ستم به بندگان خداوند و خوردن حق کارگران و ضعیفان و حقوق عمومی که زیان آن به بسیاری از مردم می‌رسد، برحذر باشید.

از دیگر انواع ستمگری ترک یاری مظلوم و دست کشیدن از کمک کردن به اوست، زیرا این باعث عقوبت خداوندی است. رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «مردم اگر ستمگر را ببینند و او را از ستم کردن باز ندارند نزدیک است که خداوند همهٔ آن‌ها را به عقوبت خود دچار سازد» [به روایت ترمذی. وی آن را حسن و صحیح دانسته است]

و شدیدترین ستم‌ها ستمی است که باعث از بین رفتن دین یا جان یا آبرو یا مال شود.

ای مومنان:

امر به معروف و نهی از منکر جامعه را از عذاب خداوندی ایمن می‌سازد، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

{وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُون} [هود: ۱۱۷]

(و پروردگار تو بر آن نیست که مردم شهرها را در حالی که مردم آن مصلحند هلاک سازد)

چه بزرگ است برکت مصلحان، و چه بد است رفتار مردم با آنان!

همچنین از جمله سنت‌های خداوند در بندگانش ایت است که اگر منکری در میان آن‌ها همه گیر شود و آن را تغییر ندهند، عقوبت خداوندی شامل همهٔ آن‌ها خواهد شد و عذاب به همه خواهد رسید. رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «خداوند عزوجل همهٔ مردم را با گناه برخی از آن‌ها عذاب نمی‌دهد مگر آنکه مردم منکر را در میان خود ببینند و قادر به انکار آن باشند و آن را انکار نکنند که اگر اینگونه انجام دهند خداوند هم آن گروه اندک را عذاب خواهد کرد و هم عموم مردم را» [به روایت امام احمد. حافظ ابن حجر آن را حسن دانسته است]

همچنین از نعمان بن بشیر ـ رضی الله عنه ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت است که فرمود: «مثال کسی که حدود خداوند را رعایت می‌کند و کسی که آن را زیر پا می‌گذارد مانند گروهی است که برای نشستن در کشتی قرعه‌کشی نمودند، پس برخی در بالای آن سوار شدند و برخی پایین آن، آنانی که در پایین بودند مجبور بودند برای برداشتن آب بر کسانی که بالا هستند عبور کنند، پس با خود گفتند: کاش [برای برداشتن آب] سوراخی در قسمت خودمان ایجاد می‌کردیم و کسانی را که بالا هستند اذیت نمی‌کردیم. حال اگر آنانی که بالا هستند کاری به کار آن‌ها نداشته باشند تا آنچه را می‌خواهند انجام دهند، همگی هلاک خواهند شد، و اگر از کار آن‌ها جلوگیری کردند همگی نجات خواهند یافت» [به روایت بخاری]

و از زینب بنت جحش ـ رضی الله عنها ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت است که فرمود: «لا إله إلا الله، وای بر عرب از شری که نزدیک است. امروز از سد یاجوج و ماجوج به مانند این باز شده است» و انگشت ابهام و انگشت کنار آن را حلقه کرد. زینب می‌گوید: گفتم ای رسول خدا! آیا ما هلاک می‌شویم در حالی که صالحانی در میان ما هستند؟ فرمود: «آری اگر بدی‌ها زیاد شود» [متفق علیه]

امام احمد و ترمذی از حذیفة بن یمان روایت کرده‌اند که رسول خداـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «قسم به آنکه جانم در دست اوست؛ یا به معروف امر می‌کنید و از منکر باز می‌دارید، یا آنکه نزدیک است خداوند عذابی به سوی شما فرستد سپس او را دعا کنید و شما را استجابت نکند».

و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «قومی نیست که در میانشان گناه انجام می‌شد و آنان توانایی این را دارند که آن را تغییر دهند ولی دست به ایجاد تغییر نمی‌زنند مگر آنکه نزدیک است خداوند آنان را به عذابی همه‌گیر از سوی خود گرفتار سازد» [به روایت ابوداوود]

از جملهٔ اسباب عذاب عمومی، کفران نعمت است:

{وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُون}[نحل: ۱۱۲]

(و الله شهری را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان می‏رسید پس [ساکنانش] نعمتهای الله را ناسپاسی کردند و الله هم به سزاى آنچه انجام می‏دادند طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید)

گرسنگی و ترس، شبحی است که همهٔ زندگان از آن در هراسند. خداوند در این آیه می‌فرماید: {پس به نعمت‌های خداوند کفر ورزیدند} و نفرمود: به خود خداوند کفر ورزیدند؛ زیرا این کفران نعمت است که سبب گرسنگی و ترس، و سبب فتنه‌ها و ناآرامی‌ها است و همانا نعمت با شکر منعم است که پایدار می‌ماند.

خداوند متعال عطا نمود و عطای کامل ارزانی داشت، و نعمت داد و افزون عطا نمود:

{وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا} [ابراهیم: ۳۴]

(و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد، و اگر نعمت الله را شماره کنید نمی‌توانید آن را به شمار آورید)

و خداوند متعال که قادر به همه چیز است چنین وعده و وعید داده است که:

{وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِید} [ابراهیم: ۷]

(و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد اگر شکر نمودید بی‌تردید [نعمت] را برای شما افزون می‌کنم و اگر کفر ورزیدید همانا عذاب من شدید است)

از دیگر نمونه‌های کفران نعمت، اسراف و تبذیر و بی‌حرمتی به غذا و سرکشی و مباهات به چیزهایی است که مایهٔ جلب خشم خداوند است.

ای مسلمانان:

همچنین از اسباب جلب عذاب عمومی، غفلت و غرق شدن در لهو و بیهودگی است. در مسند از عقبة بن عامر ـ رضی الله عنه ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روایت شده است که فرمودند: «اگر دیدی خداوند به بنده‌ای با وجود گناهانش چیزهای دوست‌داشتنی از دنیا را می‌دهد، بدان که این استدارج است» سپس رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ این آیه را تلاوت نمودند:

{فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُون} [انعام: ۴۴]

(پس هنگامی که آنچه به آن پند داده شده بودند را فراموش کردند درهای همه چیز را بر آن‌ها گشودیم تا آنکه به آنچه داده شده بودند شاد و مغرور گردیدند، به ناگاه [گریبان] آنان را گرفتیم و یکباره نومید شدند)

حسن بصری ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «قسم به پروردگار کعبه که این قوم مورد مکر خداوندی قرار گرفتند؛ نخست حاجتشان به آنان داده شد، سپس به عذاب خداوند گرفتار شدند».

قتاده می‌گوید: «امر خداوند، آن قوم را غافلگیر کرد و خداوند هیچ قومی را به عذاب خود دچار نمی‌کند مگر هنگام مستی و غفلت و در اوج نعمت».

پس نسبت به خداوند فریب نخورید که جز فاسقان کسی فریفته نمی‌شود و از خوش‌گذرانی و دنیا پرستی و رقابت بر آن دوری کنید که آن همان دردی است که امت‌های پیشین گرفتار آن شدند و همان چیزی است که پیامبر ما ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ امت خود را نسبت به آن هشدار داده و گفته است: «به خدا سوگند از فقر بر شما نمی‌ترسم ولی از این می‌ترسم که دنیا بر شما گشوده شود چنانکه بر کسانی که پیش از شما بودند گشوده شد و برای آن همانند شما با یکدیگر مسابقه دادند، و شما را همانطور که آنان را هلاک کرد، هلاک کند» [متفق علیه]

و در جای دیگری می‌فرماید: «از جمله چیزهایی که از آن بر شما می‌ترسم این است که زیبایی‌های دنیا و زینت آن بر شما گشوده شود» [متفق علیه]

از دیگر اسباب عقوبت‌های عمومی انتشار فحشا و زنا و اسباب فسق و فجوری است که به فحشا منجر میشود. خداوند عزوجل می‌فرماید:

{وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا} [اسراء: ۱۶]

(هرگاه اراده نمودیم که شهری را هلاک سازیم، خوشگذران‌های آن را وادار نمودیم تا در آن به انحراف بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد و آن را یکسره نابود سازیم)

و رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ می‌فرماید: «فحشاء در میان قومی ٱشکار نمی‌شود به طوری که آن را علنی انجام دهند مگر آنکه طاعون و بیماری‌هایی منتشر می‌شود که در میان پیشینیان آن‌ها سابقه نداشته است» [به روایت ابن ماجه و حاکم]

ای مومنان، امنیت خود را پاس بدارید و از خشم خداوند بترسید و از اسباب خشم او دوری کنید باشد که تقوای پیشه کنید.

خداوند برای من و شما در قرآن عظیم برکت دهد و با آیات و ذکر حکیم سود رساند. این سخن خویش را گفته و از خداوند بزرگ برای خود و شما آمرزش می‌خواهم…

خطبهٔ دوم:
ستایش مخصوص خداوند است برای احسان وی، و شکر و سپاس برای توفیق وی، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست جز الله که واحد و بی‌شریک است، و گواهی می‌دهم که محمد، بنده و پیامبر او و دعوتگر به سوی رضوان اوست. درود و سلام و برکات خداوند بر وی و بر اهل بیت و یاران وی و کسانی باد که به نیکی از آنان پیروی نمایند.

بندگان خداوند:

سببی که همهٔ اسباب عقوبات عمومی ـ پس از شرک به خداوند ـ به آن برمی‌گردد، گناهان است. گناه است که باعث زوال نعمت‌ها و روی آوردن نقمت‌ها می‌شود و باعث می‌شود انواع فساد در آب و هوا و کشتزارها و خانه‌ها
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۱
عبدالرشید زمانی

مجازات خداوندی