دل باخته محبوب

دل باخته محبوب

نیست از روم عرب پیوند ما نیست پای بند نسب پیوند ما


دل به محبوب هجازی بسته ایم زین سبب به یکدیگر دل بسه ایم

روزی شـیـطان عرض کـرد که، الهی! بندگان تـو، تـو را دوسـت
می دارند و نافـرمانی تو می کنند و مــرا دشمن دارند و اطاعتم
می نمایند.
خطاب رسید که ای ابلیس! به واسطه همان دوستی که با من دارند
و دشمنی که با تو دارند، از نافرمانی های آنها درخواهم گذشت.


عبدالرشید زمانی متولد 1373/03/01 دانشجویه رشته مهندس پزشکی


ای مسلمان بیدار آگاه باش

که دشمن تیشه بر داشته و بر ریشه میزند


کلمات کلیدی

تصاویر دیدنی

تصاویر

توکل‌ و اعتماد به‌ خدا در امور زندگی

برای جلوگیری از آب به آب شدن چه کنیم

علل ریزش مو

ریزش مو

درمان ریزش مو

استرس و راه های درمان آن

رازهای سرکه سیب

همه بلاهایی که سرخ‌کردنی‌ ها بر سرتان می آورند

نکات علمی جالب

مطالب علمی جالب

نکته های جالب 1

وضو و معالجه بیماری ها

نکات علمی درباره زعفران

خواب بیش از ۸ ساعت احتمال سکته مغزی افزایش می دهد

ویژگی های یک عشق واقعی چیست؟

ساخت دقیق‌ترین ساعت جهان با دقت ۱۶ میلیارد ساله!

مورچه‌ ها در لانه خود توالت عمومی دارند!

عرضه گوشی مخصوص مسلمانان در بازار روسیه

سه آیه که جهان را تغییر داد: بی‌مانندی کوچک‌ترین سورۀ قرآن

جملات خطرناک و ممنوعه در زندگی خانوادگی

هنر شادی کردن و شاد بود

هفت راه ساده برای ایجاد خاطراتی ماندگار در کنار همسرتان

دعوای زن و شوهری را چگونه کنترل و مدیریت کنیم؟

جایگاه و اهمیت اندر و نصیحت و آداب آن

واقعیت امت اسلامی و نیاز به فقه اولویت ها جهت رفع مشکلات

اهداف و اسرار ازدواج … چرا ازدواج بکنیم ؟

نوجوانان باید بدانند که …

در مورد رابطه جنسی

آخرین نظرات
  • ۲۶ بهمن ۹۲، ۲۰:۱۶ - امیر سرافراز
    خوب بود
نویسندگان

نظر اسلام درباره ی موسیقی چیست؟

جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۴۷ ب.ظ

نظر اسلام درباره ی موسیقی چیست؟ اگر حرام است چرا؟


الحمدلله،

اهل اسلام در سایه این دین حنیف زندگی شرافتمندانه و کریمانه ای دارند که در آن شیرینی ایمان و آسایش یقین و انس طاعت و لذت عبادت را احساس می کنند.


از سویی دیگر تعالیم این دین سدی است محکم در برابر انحرافات و هوا و هوس منحرفین که انسان را در برابر شهواتش حفظ می کند و بر غم ها و غصه ها و دردهایش غلبه می کند و به راستی چه بی نیاز است آنکه این دین را برپا دارد اگرچه فقیر باشد و چه بی چیز است آنکه به این دین پشت کند گرچه غنی باشد.


اما آنچه یک مسلمان غیور را ناراحت می کند این است که برخی از مسلمانان سعادت و سرور و شادی را در غیر دین خود می جویند و سم کشنده را به جای دارو به اشتباه گرفته و عافیت و شفا را در پیروی از شهوات و هوی و هوس می جویند.


از این دردها مشغول شدن بسیاری از مردم زمانه ما به گوش دادن آلات موسیقی است تا جایی که این عادت و مرام آنها شده و برای این کار خود به علتها و دلایل واهی و بی اساس و پوچی استناد می کنند که موسیقی را مباح قرار می دهد اما این دلایل هیچ مستند صحیحی ندارد و تنها از سوی کسانی که خود مبتلا به غنا و موسیقی اند ترویج می شود.


همینطور برخی از آنها را می بینیم که به حجت اینکه موسیقی باعث رقیق شدن احساسات و عواطف می شود! آن را ترویج می کنند و مسلما این اشتباه است چون در واقع موسیقی و غنا شهوات و اهوا را برانگیخته می کند و اگر این ادعاها کمی صحت داشت باید موسیقی باعث ترقیق عواطف و تصحیح اخلاق خود این خواننده ها می شد که انحراف اخلاقی و رفتاری بیشترشان بر کسی پوشیده نیست.


هر کس در مورد تحریم ترانه سرایی و موسیقی در شک است باید شک خود را با یقین یعنی کلام خدا و رسولش بر طرف سازد و نصوصی که در قرآن و سنت مبنی بر تحریم موسیقی وجود دارد بسیار است و برای انسان مومن تنها یک دلیل از قرآن یا سنت صحیح کافی است چه بسا که دلایل بر این حرمت بسیار باشد. الله سبحانه و تعالی در کتاب خود می گوید: {وما کان لمومن و لا مومنة إذا قضی الله و رسوله أمرا أن یکون لهم الخیرة من أمرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا} (برای هیچ مرد و زن مومنی شایسته نیست که وقتی الله و رسولش امری را مقرر نمودند، از خودشان اختیار قبول یا رد داشته باشند، و هرآنکه از [امر] خدا و رسولش سرپیچی کند به درستی که گمراه شده است گمراهی آشکار) [احزاب/36]


به علت خطرات موسیقی و به این دلیل که یکی از اسباب فتنه مردم و و افساد آنها به خصوص جوانان است تصمیم گرفتم این تحقیق مختصر را که درباره موقف قرآن و سنت و أئمه اهل علم درمورد غنا و موسیقی است جمع آوری کنم.


این تلاشی است که هدفم از آن خدمت دین خدا و نفع رسانی به مسلمانان است. از الله سبحانه و تعالی خواستارم آن را نافع گرداند


ادله تحریم موسیقی از قرآن کریم


الله سبحانه و تعالی می فرماید: {و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین} (و از مردم هستند کسانی که می ستاند سخند بیهوده و لغو را تا بوسیله آن گمراه کند مردم را از راه خدا و آن را به تمسخر گیرد، به درستی که برای او عذابی خوار کننده [مهیا] است) [لقمان/6]


حبر امت عبدالله بن عباس رضی الله عنه می فرماید: "لهو الحدیث همان غناست". مجاهد رحمه الله می گوید: "لهو یعنی طبل" (تفسیر طبری) همچنین حسن بصری رحمه الله می گوید: "این آیه درباره ترانه سرایی و آلات موسیقی نازل شده است" (تفسیر ابن کثیر)


ابن قیم رحمه الله می گوید: "قول صحابه و تابعین در تفسیر لهو الحدیث به غنا کافی است و این تفسیر از ابن عباس و ابن مسعود [که از بزرگان علمای صحابه هستند] به ثبوت رسیده است. ابوالصهباء می گوید از ابن مسعود درباره این فرموده الله سبحانه و تعالی پرسیدم: {ومن الناس من یشتری لهو الحدیث} گفت: "قسم به خداوند که معبودی به حق جر او نیست لهو الحدیث یعنی غنا ـ و سه بار این قسم را تکرار کرد ـ " همچنین از ابن عمر رضی الله عنهما به صحت رسیده که فرمود لهو الحدیث همان غناست" (إغاثة الهفان)


حاکم نیشابوری در مستدرک خود درباره تفسیر صحابی می گوید: "جوینده علم باید بداند که تفسیر صحابی که خود شاهد نزول وحی و قرآن بوده نزد شیخین (بخاری و مسلم) به منزله حدیث مسند است" امام ابن قیم در کتابش إغاثة اللهفان در باره این قول حاکم می گوید: "اگرچه این سخن حاکم قابل نظر است (و مطلق نیست) اما بدون شک تفسیر صحابه از تفسیر بعد از آنها مقبولتر است زیرا آنها داناترین این امت نسبت به تفسیر کلام خداوند هستند که این کتاب بر آنها نازل شد و آنها اولین کسانی هستند در این امت که مورد خطاب قرآن قرار گرفته و تفسیر آن را قولا و عملا از رسول الله صلی الله علیه و سلم فراگرفته اند و آنان فصیحان واقعی عرب اند، برای این تا جایی که امکان دارد از تفسیر آنها چشم پوشی نمی شود.


الله سبحانه و تعالی می فرماید: {و استفزز من استطعت منهم بصوتک و أجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الأموال و الأولاد و عدهم و ما یعدهم الشیطان إلا غرورا} ( و از جا تکان بده هر کدام از آنها را که توانستی با صدای خود و حمله کن بر آنان با سربازان سواره و پیاده خود و شریک شو با آنان در مال ها و فرزندانشان و به آنها وعده بده، و وعده نمی دهد شیطان آنها را مگر به دروغ)[إسراء/64]

در تفسی جلالین در تفسیر کلمه استفزز آمده است"صدایت را مخفیانه برای فراخواندن به ترانه خوانی و موسیقی و دعوت به هر معصیت دیگری به آنها برسان" همچنین ابن کثیر و طبری این قول را از مجاهد (شاگرد ابن عباس) نقل کرده اند. قرطبی در تفسیرش می گوید: "آنچه در این آیه ذکر شده دلالت بر تحریم آلات موسیقی و غنا و لهو دارد... و واجب است از هر آنچه صدای شیطان و یا فعلش است و هر آنچه آن را نیکو می داند، دوری کرد"


همچنین الله عزوجل می فرماید: {والذین لا یشهدون الزور و إذا مروا باللغو مروا کراما} (و آنانکه شاهد و ناظر تزویر و فریب نمی شوند و اگر از کنار لغو و بیهودگی عبور کنند، بزرگوارانه می گذرند) [فرقان/72]


ابن کثیر در تفسیر این آیه قولی را از محمد بن حنفیه (فرزند علی رضی الله عنه) نقل می کند که گفت: زور (تزویر، دروغ) در اینجا به معنی غنا است، همچنین قرطبی و طبری از مجاهد نقل می کنند که در مورد این آیه میگوید: {والذین لا یشهدون الزور} "یعنی : کسانی که به غنا [و موسیقی] گوش فرا نمی دهند" و در تفسیر طبری آمده است که: "ابوجعفر گفت: اصل تزویر یعنی زیبا نشان دادن یک چیز و وصف آن به خلاف صفت واقعی اش تا جایی که در شنونده توهم ایجاد می شود و آن را خلاف حقیقتش می بیند... و غنا در این وصف داخل است چون در آن مهارت آوازی [به همراه موسیقی] باعث می شود شنونده از آن خوشش بیاید و به آن گوش فرادهد" (تفسیر طبری) و همچنین امام طبری در مورد این بخش آیه: {و إذا مروا باللغو مروا کراما} می گوید: "و اگر از کنار باطل و بیهودگی گذر کنند و آن را بشنوند یا ببینند بزرگوارانه گذر می کنند که در مورد برخی از مصادیق لغو و بیهودگی عبور بزرگوارانه یعنی نشنیدن و گوش فراندادن، مانند غنا و موسیقی"


ادله تحریم موسیقی از سنت نبوی شریف


رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: "لیکونن من أمتی أقوام یستحلون الحر و الحریر و الخمر و المعازف..." (خواهند بود از امت من اقوامی که زنا و ابریشم و خمر و آلات موسیقی را حلال می شمارند...) [بخاری آن را بصورت معلق در صحیح خود به شماره 5590 روایت کرده و طبرای و بیهقی آن را بصورت متصل روایت کرده اند. علامه آلبانی آن را در سلسلة الصحیحة به شماره 91 صحیح دانسته است]


بزرگان اهل علم مانند امام ابن حبان و اسماعیلی و ابن صلاح و ابن حجر عسقلانی (شارح بخاری) و شیخ الاسلام ابن تیمیه و طحاوی و ابن قیم و صنعانی و بسیاری دیگر از علمای متخصص در علم حدیث به صحت این حدیث اقرار نموده اند.


امام ابن قیم رحمه الله می گوید: "اما کسانی که در صحت این حدیث تشکیک نموده اند هیچ دلیلی ندارند و کاری از پیش نبرده اند همچون ابن حزم که در تایید مذهب باطلش در اباحه موسیقی ادعا نموده این حدیث منقطع است چون بخاری سند آن را به خود موصول ننموده است". علامه ابن صلاح از ائمه علم حدیث در این باره می گوید: "نباید به او (یعنی ابن حزم) در رد این حدیث توجه کرد... و او در رد این حدیث از چند وجه دچار اشتباه شده است... این حدیث صحیح است و اتصال سند آن نیز معروف است و به شرط صحیح است" (غذاء الألباب فی شرح منظومة الآداب امام سفارینی)


این حدیث از دو وجه بر حریم موسیقی دلالت دارد:


اول این قول رسول الله صلی الله علیه و سلم است که می فرماید: "یستحلون" (حلال می شمارند) و این گفته صراحتا بر این دلالت دارد که گناهانی که در این حدیث ذکر می شود در واقع حرامند و آن قوم آنها را بر خود حلال می شمارند.


دوم: در این حدیث آلات موسیقی به همراه گناهان آشکاری چون زنا و مشروب و پوشیدن ابریشم (برای مردان) ذکر می شودند و اگر آلات موسیقی حرام نبودند به همراه این گناهان ذکر نمی شدند. [سلسلة الصحیحة علامه آلبانی ج1 -140-141 با کمی تصرف] شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: "این حدیث دلیلی است بر تحریم آلات موسیقی. نزد اهل لغت معازف یعنی آلات لهو واین اسم (معازف) تمام این آلات را در بر می گیرد" [مجموع فتاوی]


ترمذی در سنن خود از جابر رضی الله عنه روایت می کند: "خرج رسول الله صلی الله علیه و سلم مع عبدالرحمن بن عوف إلی النخیل، فإذا ابنه إبراهیم یجود بنفسه، فوضعه فی حجره ففاضت عیناه، فقال عبدالرحمن: أتبکی و أنت تنهی عن البکاء؟ قال: إنی لم أنه عن البکاء، و إنما نهیت عن صوتین أحمقین فاجرین: صوت عند نغمة لهو و لعب و مزامیر شیطان، و صوت عند مصیبة: خمش وجوه و شق جیوب و رنة" (رسول الله صلی الله علیه و سلم و عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه آمدند در حالی که فرزند رسول الله صلی الله علیه و سلم، ابراهیم در حال جان دادن بود، پس او را بر روی رانهایش گذاشت و چشمانش پر اشک شد، پس عبدالرحمن بن عوف از ایشان پرسید: آیا شما گریه می کنید در حالی که خود ما را از آن نهی کرده اید؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم در جوابش فرمود: من از گریستن نهی نکرده ام و بلکه از دو صدای احمقانه فاجرانه نهی کرده ام: صدایی هنگام آسودگی که نغمه لهو و لعب و آلات موسیقی شیطان است و صدایی هنگام مصیبت که خراشیدن صورت و دریدن گریبان و نوحه خوانی و سر و صدای آن است) [ترمذی می گوید: این حدیث حسن است، همچنین آلبانی در صحیح الجامع: 5194 درجه آن را حسن دانسته است]


و همچنین رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: "صوتان ملعونان، صوت مزمار عند نعمة و صوت ویل عند مصیبة" (دو صدا نفرین شده اند: صدای آلت موسیقی هنگام نعمت و خوشی و صدای داد و بیداد هنگام مصیبت) [سند آن حسن است: السلسلة الصحیحة 427]


از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت شده که فرمود: "لیکونن فی هذه الأمة خسف، و قذف، و مسخ، و ذلک إذا شربوا الخمور، و اتخذوا القینات، و ضربوا بالمعازف" (در این امت خسف (فرورفتن در زمین و زلزله) و سنگباران و مسخ (تغییر چهره انسان به حیوان) رخ خواهد داد و آن هنگامی خواهد بود که مردم مشروب بنوشند و زنان خواننده برایشان بخوانند و بر آلات موسیقی بنوازند) [با مجموع طرقی که روایت شده است صحیح است: السلسلة الصحیحة 2203]


رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: "إن الله حرم علی أمتی الخمر و المیسر و المزر و الکوبة و القنین و زادنی صلاة الوتر" (خداوند بر امت من خمر و میسر (قمار و امثال آن) و مزر (نوعی مشروب) و کوبه (طبل) و قنین (نوعی ساز) را حرام کرده و در عوض به من نماز وتر را داده است) [سند آن صحیح است: صحیح الجامع 1708] کوبه یعنی طبل و قنین در لغت حبشه یعنی تنبور [غذاء الألباب]

همچنین ابوداوود در سنن خود از نافع روایت می کند که گفت: "سمع ابن عمر مزمارا، قال فوضع أصبعیه علی أذنیه، و نأی عن الطریق، و قال لی یا نافع هل تسمع شیئا؟ قال: فقلت: لا! قال: فرفع أصبعیه من أذنه، و قال: کنت مع النبی صلی الله علیه و سلم، فسمع مثل هذا! فصنع مثل هذا" (ابن عمر صدای نی شنید پس انگشتانش را در گوشش داخل کرد و راهش را کج کرد و به من گفت: ای نافع آیا صدای آن را می شنوی؟ گفتم: نه! پس انگشتانش را بیرون آورد و گفت: من به همراه رسول الله صلی الله علیه و سلم بودم پس صدایی به مانند این شنید و همین کار را انجام داد) [سند آن صحیح است: صحیح أبی داوود 4116] امام قرطبی در تعلیق بر این حدیث می گوید: "اگر این عکس العمل آنها در برابر صدایی است که از حد اعتدال خارج نشده است (مانند صدای نی یک چوپان) پس در مورد موسیقی اهل زمانه ما چه می توان گفت؟!" [الجامع لأحکام القرآن] [این را امام قرطبی در مورد موسیقی زمانه خود می گوید! ما هم می گوییم:اگر این ائمه طغیان موسیقی را در زمانه ما با انواع و اقسامش ـ پاپ، جاز و راک و... ـ که برخی انواع آن واقعا وحشی است مثل هوی متال و... می دیدند چه می گفتند؟!]


اقوال أئمه اهل علم درباره موسیقی


امام عمربن عبدالعزیز رحمه الله می گوید: آغاز غنا از شیطان است و پایانش خشم خداوند [غذاء الألباب]


جمع زیادی از اهل علم اجماع را در تحریم گوش دادن به موسیقی و آلات آن نقل کرده اند از جمله: امام قرطبی و ابن صلاح و ابن رجب حنبلی. امام ابوالعباس قرطبی می گوید: "غناء با ادله وارده از کتاب و سنت ممنوع است" و همچنین می گوید: "اما در مورد مزامیر (آلاتی مانند نی و شیپور و ترومپت و ساکسیفون و..) و اوتار (آلات موسیقی زهی مانند عود و ویولن و گیتار و...) و کوبه (طبل) اختلافی بین اهل علم در تحریم گوش دادن به آنها نیست و من از هیچ کدام از ائمه سلف و خلف که قولشان قابل اعتبار باشد نشنیده ام که کسی از آنها قائل به اباحه این آلات باشد، و چرا که نه در حالی که این آلات شعار اهل خمر و فسق و فجور و مهیج شهوات و فساد و بی بند و باری است؟! و شکی در تحریم هر آنچه اینگونه باشد و گناهکار بودن صاحب آن نیست" [الزواجر عن اقتراف الکبائر، ابن حجر هیثمی]


همچنین علامه ابن صلاح قائل به اجماع در تحریم غنا و موسیقی است و می گوید: "از هیچ یک از کسانی که قولشان در اجماع و اختلاف مورد اعتماد است (یعنی مخالفتشان اجماع را باطل می کند) اباحه موسیقی نقل نشده است"... قاسم بن محمد رحمه الله می گوید: "غنا باطل است و باطل در آتش است"


حسن بصری رحمه الله می گوید: "اگر در غذای یک عروسی لهو ـ یعنی آلات موسیقی ـ وجود داشته باشد اهل آن عروسی دعوتی ندارند" (یعنی اجابت دعوت آنها لازم نیست)


نحاس رحمه الله می گوید: "غنا بر اساس کتاب و سنت ممنوع است"


طبری رحمه الله می گوید: "علمای تمام سرزمینهای اسلامی بر کراهت غنا و ممنوعیت آن اجماع دارند"


امام اوزاعی رحمه الله می گوید: "نباید به مجلس عروسی که در آن طبل و آلات موسیقی وجود دارد وارد شد"


نظر ائمه مذاهب چهارگانه در مورد موسیقی


ابن قیم رحمه الله در بیان نظر مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله می گوید: "اصحاب ابوحنیفه به تحریم گوش دادن به تمام آلات لهو مانند نی و ... تصریح نموده و همچنین تصریح کرده اند که گوش داند به این آلات معصیتی است که باعث فسق می شود و باعث عدم قبول گواهی و شهادت فرد می شود... [إغاثة اللهفان] همچنین از ابوحنیفه روایت شده که گفته است: "غنا از بزرگترین گناهان است که باید فورا ترک شود". در این باره امام سفارینی در کتابش غذاء الألباب می گوید: "امام بوحنیفه غنا را بد می دارد و آن را از گناهان به شمار می آورد، همینطور در مذهب اهل کوفه یعنی سفیان و حماد و ابراهیم و شعبی و دیگران و اختلافی بین آنها در این مود وجود ندارد، و همچنین اختلافی در مورد ممنوعیت غنا در بین اهل بصره وجود ندارد".


امام مالک نیز از موسیقی و از گوش دادن به آن نهی نموده است. وی در پاسخ به سوالی درباره غنا و نواختن آلات موسیقی گفت: "آیا عاقلی هم وجود دارد که غنا و موسیقی را حق بداند؟ این کارها را نزد ما فاسقان انجام می دهند" [تفسیر قرطبی] از نظر اسلامی فاسق کسی است که شهادتش مردود است و اهل صلاح و بزرگان قوم بر جنازه اش نماز نمی گذارند


همچنین علامه ابن قیم در بیان مذهب امام شافعی درباره موسیقی می گوید: "اصحاب امام شافعی که به مذهب او آگاه هستند به تحریم غنا تصریح دارند و برکسانی که قائل به اباحه آن هستند مانند قاضی ابوطیب طبری و شیخ ابواسحاق و ابن صباغ، انکار کرده‏اند" [إغاثة اللهفان] از شافعی در مورد موسیقی سوال شد، پاسخ داد: "اولین کسانی که آن را [در این امت] به راه انداختند زنادقه بودند تا مردم را از نماز و یاد خدا [به لهو و لعب] مشغول دارند" [الزواجر عن اقتراف الکبائر]


در مورد مذهب امام احمد ابن قیم چنین نقل می کند: اما در مورد موقف مذهب امام احمد فرزند ایشان عبدالله بن احمد می گوید: در مورد غنا از پدرم پرسیدم، در جواب گفت: "غنا نفاق را در قلب می رویاند، و من آن را خوش نمی دارم" سپس قول مالک را بازگو کرد که: " این کارها را نزد ما فاسقان انجام می دهند" [إغاثة اللهفان] همچنین از وی درباره فردی که وفات کرده و از وی کنیزکی آوازه خوان به جای مانده و فرزند آن فرد به عت احتیاج قصد فروش آن کنیزک را دارد سوال شد که آیا آن را به عنوان کنیز آوازه خوان بفروشد یا به عنوان کنیز عادی؟ وی پاسخ داد که آن را به عنوان کنیز معمولی بفروشد. به وی گفتند: اما آن کنیز سی هزار ارزش دارد و اگر به عنوان کنیز معمولی به فروش برسد شاید تنها بیست هزار ارزش داشته باشد. امام احمد در پاسخ گفت: فروخته نشود مگر به عنوان کنیز عادی" ابن جوزی می گوید: "این دلیلی است بر این که غنا ممنوع است والا جایز نبود که به یتیم ضرر برسد" [الجامع لأحکام القرآن] همچنین امام احمد بر شکستن آلات موسیقی در صورتی که به صورت ظاهر و عیان به نمایش گذاشته شود، (و بر شکستن آن فساد و ضرر بزرگتری مترتب نباشد) و امکان آن باشد، تصریح دارد.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: "مذهب ائمه اربعه بر آن است که همه آلات لهو حرام می باشند... و هیچ یک از اتباع مذاهب اربعه در مورد این اختلافی ندارند" و همچنین می گوید: "بدان که در در سه قرن برگزیده اول نه در حجاز و نه در شام و نه در یمن و نه در مصر و نه در مغرب و نه در عراق و نه در خراسان کسی از اهل دین و صلاح و زهد و عباد نبود که بر شنیدن [غنا و موسیقی به همراه] کف و سوت اجتماع کند، نه با دف و کف زدن و نه بدون آن، و تمام این چیزها در پایان قرن دوم هجری به وجود آمد و وقتی ائمه اهل علم چنین چیزی دیدند آن را انکار کردند" و در جای دیگر می گوید: "موسیقی مشروب درون است و تاثیری که در درون و روح و روان انسان می گذارد، بزرگتر از تاثیری است که خمر می گذارد." [مجموع فتاوی]


همچنین شیخ الاسلام ابن تیمیه در بیان حال کسانی که معتاد به شنیدن موسیقی هستند چنین می گوید: "و برای همین کسانی هستند که به آن معتاد شده اند تا جایی که به شنیدن قرآن مشتاق نیستند و از گوش دادن به آن خوشحال نمی شوند و آن تاثیری را که در شنیدن موسیقی می یابند در گوش فرادادن به قرآن نمی بینند بلکه اگر به قرآن گوش دهند با قلبی مشغول و غیرحاضر و با زبانی مشغول به سخنانی دیگر آن را می شنوند اما همین که نوبت به موسیقی برسد صدایشان پایین می آید و از حرکت می افتند و قلبشان حاضر میشود!" [مجموع فتاوی]


علامه ناصر الدین آلبانی می گوید: "مذاهب اربعه بر تحریم تمام آلات موسیقی اتفاق نظر دارند" [السلسلة الصحیحة:145/1]


امام ابن قیم رحمه الله می گوید: ممکن نیست کسی را بیابی که به غنا و شنیدن آلات موسیقی عادت دارد مگر اینکه در او نوعی گمراهی از راه هدایت چه به صورت قولی یا بصورت عملی خواهی یافت، و در او بی رغبتی در شنیدن قرآن در برابر گوش دادن به موسیقی وجود خواهد داشت. ابن قیم در ابیاتی چنین می گوید:


حب القرآن و حب الحان الغنا فی قلب عبد لیس یجتمعان


والله ما سلم الذی هو دأبه أبدا من الإشراک بالرحمن


و إذا تعلق بالسماع أصاره عبدا لکل فلانة و فلان                              


(محبت قرآن و عشق به موسیقی در قلب یک بنده یکجا جمع نمی شوند


به خداوند سوگند هرآنکس مشغولیتش گوش دادن به موسیقی است هرگز از شرک آوری به خداوند رحمان سالم نخواهد ماند و اگر بنده به موسیقی دلبسته شد بنده ی فلان مرد و فلان زن خواهد شد...)


این بود اقوال امامان اهل علم درباره تحریم غنا و موسیقی و ممنوعیت آن.


استثنا در آلات موسیقی


از میان آلات موسیقی تنها زدن دف ـ بدون خلخال ـ برای اعیاد و مراسم عروسی برای زنان، استسثنا می شود و برای این استثنا دلایل صحیحی وجود دارد.


شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید: "اما رسول الله صلی الله علیه و سلم برای برخی از انواع لهو در مراسم عروسی و مانند آن اجازه داده اند چنانچه [در احادیث صحیح آمده است] که ایشان به زنان اجازه دادند که در عروسی ها و شادی ها دف بزنند، اما هیچ یک از مردان در زمان صحابه نه دف می زدند و نه کف، بلکه از رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیث صحیح روایت شده که [در مورد گوشزد کردن اشتباه امام در نماز] فرمود: "زنان [برای متوجه کردن امام] کف بزنند و مردان سبحان الله بگویند" و رسول الله صلی الله علیه و سلم زنانی را که خود را به مردان شبیه می کنند و مردانی را که خود را به زنان شبیه می کنند نفرین کرده است". [مجموع فتاوی]


همچنین ام المومنین عایشه رضی الله عنها روایت می کند که: "پدرم ابوبکر بر من وارد شد در حالی که دو نفر از دختر بچه های انصار در مورد دلاورمردی های انصار در روز بعاث آواز می خواندند [و در روایتی دیگر آمده که دف می زدند] و البته خواننده گان خوبی نبودند! پس ابوبکر گفت: آیا مزمار شیطان در خانه رسول خدا؟! و آن روز عید فطر بود، پس رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: ای ابابکر! هر قومی عیدی دارد و این هم روز عید ماست" [صحیح است: صحیح سنن ابن ماجه ـ علامه آلبانی1540]


پاسخ به کسانی که به این حدیث در اباحه آلات موسیقی استناد کرده‏اند


ابن قیم رحمه الله می گوید: "عجیب تر از آن استدلال شما بر اباحه ترانه خوانی جمعی و موسیقی است، به آواز خواندن آن دو دختر بچه نابالغ نزد یک زن کم سن و سال (عایشه رضی الله عنه آن موقع سن کمی داشت) در روز عید آن هم با ابیاتی از شعر عرب در وصف شجاعت و جنگها و مکارم اخلاق و جوانمردی! این کجا و آنچه شما انجام می دهید کجا! و عجیب این است که این حدیث از بزرگترین دلایل علیه آنهاست زیرا ابوبکر صدیق رضی الله عنه آن [ترانه خوانی و دف زدن] را مزمار شیطان نامید و رسول الله صلی الله علیه و سلم ابوبکر را بر این نام گذاری عتاب نکرد [و سکوت او بر این گفته ابوبکر نشان از تایید اوست] و بلکه آن را برای دو دختر بچه کم سن و سال که مفسده ای بر خواندن آنان و گوش دادن به صدایشان وجود ندارد [آن هم در رو عید] اجازه داد. آیا این بر اباحه شنیدن این نوع غنا و موسیقی که وصف آن بر شما پوشیده نیست، دلالت دارد؟ سبحان الله که چگونه عقلها و فهم ها به گمراهی می روند!" [مدارج السالکین]


ابن جوزی رحمه الله می گوید: "عایشه رضی الله عنها در آن موقع هنوز به بلوغ نرسیده بود، اما پس از بلوغ تنها از وی ذم و بدگویی غنا روایت شده است همچنین برادر زاده اش قاسم بن محمد غنا را بد می گفت و از گوش فرا دادن بدان منع می کرد و او ـ یعنی قاسم بن محمد ـ علم را از عایشه رضی الله فرا گرفته بود." [تلبیس ابلیس]


ابن حزم رحمه الله و اباحه موسیقی


مشهور است که ابن حزم رحمه الله همانطور که در کتابش "المحلی" آمده است، غنا را مباح می داند.


اما چیزی که اینجا می خواهیم آن را متذکر شویم این است که وقتی مردم می شنوند ابن حزم یا دیگر علما غنا را مباح می دانند اینگونه گمان می کنند که این غنا همین موسیقی است که اکنون در کانالهای تلویزیونی و رادیوها و تماشاخانه ها و هتل ها و ... پخش و اجرا می شود و این اشتباه بزرگی است. زیرا این نوع موسیقی امروزی را ممکن نیست هیچ مسلمان غیوری مباح بداند چه برسد به امام بزرگی چون ابن حزم؛ در ضمن علما بر تحریم غنایی که بی اخلاقی و فسق و تحریک به گناه را در بر داشته باشد، اتفاق دارند.


از سوی دیگر ما به نوع موسیقی که امروزه رواج دارد، و نسبت به محرمات قطعی که در آن رخ می دهد مانند تبرج و اختلاط و فراخوانی علنی به زنا و فجور و شرب خمر آگاه هستیم. این نوع موسیقی که در آن زن ترانه خوان لخت یا نیمه لخت در برابر چشمان بی شرم و قلب های بیمار کلمات عاشقانه و رمانتیک می سراید و حاضرین ـ زن و مرد ـ در تاثیر آن به حرکت می افتند تا با معصیت و خشم الهی به لذت دست یابند.


و برای این می گوییم: آنان که در بین مردم پخش می کند که ابن حزم موسیقی را مباح می داند، باید بدانند بر زبان راندن اینگونه سخنان بدون هیچ قید و ضابطه ای چه عواقبی خواهد داشت، اینگونه افراد باید از خداوند بترسند و به نتایج این سخن خود فکر کنند و بدانند در چه شرایطی زندگی می کنند.


سپس باید بدانیم اینکه ابن حزم یا غیر او چیزی را که نص صریح از سوی رسول الله صلی الله علیه و سلم بر تحریم آن وجود دارد، مباح بداند، نمی تواند برای ما دلیلی نزد خداوند باشد


سلیمان تمیمی رحمه الله می گوید: اگر رخصت هر عالم یا اشتباه او را بگیری تمام بدی ها در تو جمع خواهد شد. و الله سبحانه و تعالی می فرماید: {وما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا} [حشر/7] و همچنین می فرماید: {فلیحذر الذین یخالفون عن أمره أن تصیبهم فتنة أو یصیبهم عذاب ألیم} [نور/63]


العلم قال الله قال رسوله إن صح و الإجماع فاجهد فیه


و حذار من نصب الخلاف جهالة بین الرسول و بین رأی فقیه


(علم یعنی سخن الله و رسولش و اجماع پس در راه آن تلاش کن


و برحذر باش که از روی نادانی بین قول رسول الله و بین قول یک فقیه اختلاف کنی [و قول فقیه را ترجیح دهی])



حکم اناشید اسلامی (سرودهای اسلامی) بدون موسیقی


به ثبوت رسیده که رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحابش شعر را می شنیدند و آن را می سرودند و در سفر و حضر و در مجالسشان و در هنگام کار آن را از دیگران می شنیدند، چه بصورت فردی آنطور که از حسان بن ثابت و عامر بن الأکوع و أنجشه رض الله روایت شده و چه بصورت دست جمعی آنگونه که در حدیث انس بن مالک رضی الله عنه در داستان کندن خندق آمده است. انس می گوید: وقتی رسول الله صلی الله علیه و سلم خستگی و گرسنگی ما را دید سرود: "اللهم لا عیش إلا عیش الآخرة فارحم الأنصار و المهاجرة" (الها! زندگی نیست مگر زندگی آخرت، پس بر انصار و مهاجرین رحمت عنایت کن) و صحابه در جواب سرودند: "نحن الذین بایعوا محمدا علی الجهاد ما بقینا أبدا" (ما کسانی هستیم که با محد بر جهاد بیعت نموده ایم تا وقتی زنده باشیم)


و همچنین سروده خوانی در مجالس؛ ابن ابی شیبه با سند حسن از ابی سلمة بن عبدالرحمن روایت نموده که گفت: "لم یکن أصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم منحرفین و لا متماوتین، کانوا یتناشدون الأشعار فی مجالسهم، و ینکرون أمر جاهلیتهم..." (اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم نه منحرف بودند و نه اهل افراط و تفریط، و در مجالس خود اشعار را می سرودند و امر جاهلیت خود را ـ در این اشعارـ نکوهش می کردند...) (مصنف ابن أبی شیبة:711/8)


این ها بر این دلالت دارد که انشاد (سرود خوانی) جایز است چه به صورت تک خوانی باشد و چه بصورت دسته جمعی و "نشید" (سرود) در لغت عرب به معنی "خواندن شعر با خوش صدایی" است (قاموس المحیط). اما درمورد انشاد قواعد و ضوابطی وجود دارد که توسط اهل علم تعیین شده است و باید مورد رعایت قرار گیرد از جمله: عدم استفاده از آلات موسیقی، عدم زیاده روی در آن و تبدیل آن از سوی شخص مسلمان به عنوان یک عادت به طوری که باعث اتلاف وقت و از ضایع گردیدن واجبات و فرایض گردد، با صدای زنان نباشد، شامل سخنان حرام یا فاحش نباشد، شبیه آواز اهل فسق و بی بند و باری نباشد، و همچنین شامل جلوه های صوتی که حالتی شبیه به موسیقی تولید می کند نباشد.


برای اطلاع بیشتر می توانید به این کتب مراجعه کنید: الإعلام بنقد کتاب الحلال و الحرام نوشته علامه صالح بن فوزان الفوزان، کتاب السماع نوشته علامه ابن قیم و تحریم آلات الطرب تالیف علامه محدث محمد ناصر الدین آلبانی رحمه الله.


و در پایان:


امام ابن قیم رحمه الله در کتاب خود "إغاثة اللهفان" چنین می گوید: "بدان که غنا و موسیقی ویژگیهایی دارد از جمله اینکه قلب را رنگ نفاق می دهد و نفاق را در قلب نمو می دهد چنان که آب گیاه را می رویاند. از ویژگی های موسیقی این است که: قلب را غافل می کند و آن را از فهم قرآن و تدبرش و عمل به محتوای آن باز می دارد زیرا موسیقی و قرآن به دلیل تضادی که با یکدیگر دارند هرگز در یک قلب جای نمی گیرند. قرآن انسان را از پیروی هوای نفس باز می دارد و به عفت و پاکدامنی و دوری از شهوات و اسباب گمراهی امر می کند و از دنبال نمودن گام های شیطان نهی می کند اما موسیقی و غنا کاملا به عکس آن امر می کند و بدیها را زیبا جلوه می دهد و نفوس را به سوی شهوات تحریک می کند و شهوات خوابیده را بیدار کرده و نفس را به سوی هر زشتی می کشاند و دل را به وصال هر زیباچهره ای مایل می کند، که غنا و خمر هر دو شیرخورده یک پستانند و در تهییج نفس بر زشتی ها به مانند هم..."


پس ای برادر و خواهر مسلمان: خودت را و گوشت را از لهو و موسیقی شیطان پاک کن و آن را به باغ های بهشت با صفا بگردان، با حلقه های قرائت قرآن و مدارسه سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم که در مقابل پاداش آن را یعنی هدایت از گمراهی و بصیرت در برابر نابینایی به دست آوری و بر تقوای الهی تشویق شوی و از هوای نفس دور بمانی و حیات قلب به دست آوری و نجات یابی و صاحب نظر شوی. و از آنانی باشی که الله سبحانه و تعالی درباره شان می فرماید: {و الذین هم عن اللغو معرضون}


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۵