آزادی در دین از دید گاه قرآن
از ظاهر دسته ای دیگر از آیات قرآن بر می آید که خداوند
انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است؛ تا انسانها بتوانند با تفکر و اندیشه
کامل و به حکم عقل سلیم، بهترین، کامل ترین، جامع ترین، سرآمدترین دین را
برگزینند. تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است که این آیات نسبت به
آیات قبل خصوصی تر هستند. یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان می کنند، بر
خلاف آیات دسته اول که شامل دین و لوازم آن می شدند. در این باره آیات فراوانی
وارد شده است که نمونه هایی از آن را در ذیل متذکر می شویم:
- «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر
بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم »
؛(1)
«اکراهی در دین نیست. [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن
شده است؛ بنابراین، کسی که به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و
به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستنی نیست. و خداوند، شنوا
و داناست. »
- «ان هذه تذکرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا»؛ (2)
«این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد، پس هرکه بخواهد
راهی بسوی خدا پیش گیرد. »
- «وقل الحق من ربکم فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر انا
اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی
الوجوه بئس الشراب وساءت مرتفقا»؛ (3)
«بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس می خواهد ایمان
بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود] ، و هر کس می خواهد کافر گردد! ما برای ستمگران
آتشی آماده کرده ایم که سراپرده اش آنان را از هر سو احاطه کرده است! و اگر تقاضای
آب کنند، آبی برای آنان می آورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان می کند! چه
بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است!»
- «ولو شاء ربک لآمن من فی الارض
کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین » ؛ (4)
«و اگر پروردگار تو می خواست، تمام کسانی که روی زمین
هستند، همگی [به اجبار] ایمان می آوردند؛ آیا تو می خواهی مردم را مجبور سازی که
ایمان بیاورند؟!» (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)
- «سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا ولا آباؤنا
ولا حرمنا من شی ء کذ لک کذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندکم من علم
فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن و ان انتم الا تخرصون * قل فلله الحجة البالغة فلو
شاء لهداکم اجمعین » ؛ (5)
«بزودی مشرکان [برای تبرئه خویش] می گویند: اگر خدا می
خواست، نه ما مشرک می شدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم می کردیم! کسانی که
پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می گفتند؛ تا سرانجام [طعم] کیفر ما را
چشیدند. بگو:
آیا دلیل روشنی [بر این موضوع] دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از
پندارهای بی اساس پیروی می کنید، و تخمینهای نابجا می زنید. بگو: دلیل رسا [و قاطع]
برای خداست؛ [دلیلی که برای هیچ کس بهانه ای باقی نمی گذارد] . و اگر او بخواهد،
همه شما را [به اجبار] هدایت می کند. [ولی چون هدایت اجباری بی ثمر است، این کار
را نمی کند] . »
از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده می شود که خداوند
انسان را در انتخاب اصل دین کاملا آزاد گذاشته است، که با تفکر، اندیشه، تامل و
تحقیق کافی راه درست را انتخاب کند؛ چرا که عقیده و اعتقاد یک امر قلبی است و
اجبارپذیر نیست. با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لکن عقل سلیم حکم
می کند که بهترین، کامل ترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف
است همه قوانین و مقررات آن را رعایت کند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شکنی
بپرهیزد.