دیدار اخر کرزای
امروز سهشنبه مراسم خداحافظی رییس جمهور با کارمندان دولتی برگزار میشود. گفته میشود کارمندان بلندپایهی دولتی از سرتاسر کشور در این مراسم شرکت میکنند. حامد کرزی، فرزند عبدالاحد کرزی از قبیله پوپلزایی میباشد که در نهم قوس سال 1336 هجری شمسی در قریهی کرز در نزدیکی قندهار متولد شده است. گفته میشود، پدرکلان او یکی از افراد بانفوذ قومی بوده است و پدرش عبدالاحد کرزی در دههی شصت میلادی در مجلس نمایندگان کشور به عنوان معاون این شورا خدمت نموده است و با محمد ظاهرشاه روابط نزدیک داشته است. حامد کرزی تعلیمات دورهی ابتدایی خویش را در لیسهی محمود هوتکی شهر کابل سپری کرده و تعلیمات دورهی ثانوی را در لیسهی حبیبه تکمیل کرده و در سال 1355 هجری شمسی با بورسیهی تحصیلی به هندوستان رفته است. در دانشگاه «سمله»ی هندوستان در رشتهی حقوق و روابط بینالملل تحصیل کرده و از آن رشته سند ماستری را گرفته است و بعد از ختم تحصیل در سال 1362 هجری شمسی به پاکستان رفته و شامل فعالیتهای سیاسی و جهادی شده است. در سال 1364 به فرانسه برای فراگیری دورهی آموزشی در رشتهی ژورنالیزم سفر کرده و بعد از برگشت به پاکستان، به عنوان رییس دفتر حزب جبههی ملی به رهبری صبغتالله مجددی ایفای وظیفه نموده است. در ادارهی موقت دولت مجاهدین در سال 1371، به عنوان معین سیاسی وزارت خارجه برای دو سال ایفای نقش کرده است. بعدا به امریکا رفته و تلاشهای خویش را برای برگزاری لویه جرگه انجام داده است. در سال 1379 وقتی که پدرش عبدالاحد کرزی در شهر کویتهی پاکستان ترور شد، وی در آنجا در یک مرکز آموزش زبان انگلیسی استاد بوده است و در همان سال به ولایت ارزگان میرود و مردم را برای مبارزه در برابر طالبان تشویق مینماید. در سال 1380 در کنفرانس بن به عنوان رییس ادارهی موقت برگزیده شد و در لویه جرگهی اضطراری به عنوان رییس دولت موقت انتخاب شد و دو دور را به عنوان رییس جمهوری منتخب کشور خدمت نمود.
کارنامههای جاویدان و ارزشمند
حامد کرزی از آغاز دولت تا کنون به مدت سیزده سال در افغانستان حاکمیت کرده و رهبری سیاسی کشور را پیش برده است. او در وضعیتی رهبری کشور را بهدست گرفت که دو دهه جنگ در کشور تمامی تأسیسات دولتی و اجتماعی را از بین برده بود و جنگسالارانی که در دو دهه جنگ نقش داشتند، از قدرت نظامی و سیاسی قابل ملاحظهای برخوردار بودند. تنها امیدی که وجود داشت، حمایت مالی و سیاسی جامعهی جهانی و تودهی مردم از تشکیل دولت و به وجود آمدن آرامش در کشور بود. حامد کرزی تنها رییس جمهوری است که بعد از مرگ داکتر نجیبالله بیشترین حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی جامعهی جهانی را به همراه داشت و نیز مسئولیتهای او هم بزرگ بودند. باید به کشوری سروسامان میداد که تمامی نهادهای سیاسی و اجتماعی آن بر اثر جنگها از بین رفته بودند. باید تمامی تأسیسات دولتی و نظامی را دوباره فعال میساخت و نیز با تدبیر و درایت، تهدیدهایی که دولت جدید با آن روبهرو بود را از بین میبرد. او در تمامی این زمینهها با زیرکی و درایت تمام عمل کرد. به گونهای زمینهی بازسازی نظام را تقویت داد و رهبران قومی و جهادی را که هرکدام چالشی برای نظامسازی و تطبیق برنامههای نوسازی و نوگرایی در کشور بودند، با امتیازدهی و تدبیر با برنامههای دولتی همسو ساخت. و نیز برنامهی خلع سلاح را به گونهی موفقانه در جاهایی که دولت کنترول داشت، به انجام رساند.
او با تدبیر و خردمندی به نحوی از برنامههایی که برای نوگرایی و آشنا شدن جامعه با ارزشهای جدید بودند، حمایت کرد. در نتیجه، حاصل سیزده سال کارنامهی مثبت و ارزشمند او این است که افغانستان دارای یک نظام سیاسی شده است و نهادهای اجتماعی آن فعال میباشد و دارای یک قانون اساسی مدرن بوده در زمینهی آموزش و پرورش و تحصیلات عالی و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشترین دستآورد را نصیب شده است. اما یادآوری این کارهای ارزشمند به معنای این نیست که موضعگیریهای ناموجه و اشتباه او را نادیده گرفت.
اشتباهها و موضعگیریهای ناموجه
کارنامهی سیزده سال حاکمیت رییس جمهور کرزی، ضمن دستآوردهای ارزشمند آن، در چند مورد ذیل قابل تأمل میباشد.
رییس جمهور کرزی در طول حاکمیت سیزده سالهی خویش در برابر طالبان سیاست واضح و روشنی را برای تضعیف این گروه روی دست نگرفت. طالبان را برادران ناراضی خویش خواند و با رهایی فرماندهان طالبان و انتحارکنندگان، به نحوی در نقش حامی طالبان ظاهر شد و تلاش نمود با این رویکرد به گفتهی خودش، برادران ناراضی خویش را علاقهمند به ترک مخالفت با دولت نماید. اما با این همه مدارا، نتوانست به این هدفش موفق شود. این تسامحورزی با طالبان باعث شد که این گروه روزبهروز تقویت یابد. اکنون که رهبری دولت را به رییس جمهور جدید میسپارد، یکی از تهدیدهای جدید فراراه حکومت آینده، طالبان میباشد. اگر رییس جمهور کرزی با طالبان با رویکرد مقابله و تضعیف این گروه برخورد میکرد و فرماندهان این گروه را از زندان رها نمیکرد، اکنون طالبان این همه قدرتمند نشده بود. این بعد از سیاست و کارنامهی حامد کرزی را میتوان از اشتباهات فاحش او برشمرد.
اشتباه دیگری که میتوان از آن یادآور شد، این است که او میتوانست از بروز بحران انتخابات و بیاعتبار شدن نهادهای انتخاباتی جلوگیری کند؛ اما با جهتگیری و گزینش افراد خاص در رهبری کمیسیونهای انتخابات، نهادهای انتخاتی را عقیم ساخت و ظرفیت مدیریتی این نهادها را برای برگزاری یک انتخابات موفق پایین آورد و در نتیجه، از طرفی انتخابات با شکست مواجه شد و از جانب دیگر، کشور تا مرز بحران خطرناک سیاسی پیش رفت. اما اگر دوراندیشانه به فکر برگزاری موفقانهی انتخابات میبود و نهادهای انتخاباتی را برای برگزاری موفقانهی انتخابات تجهیز میکرد، پایههای فرهنگ دموکراتیک در کشور تحکیم مییافتند. اما آنچه از نتیجهی جنجالهای انتخاباتی به نام حکومت وحدت ملی برای مردم افغانستان تحویل داده شده است، دشواریهای زیادی را به همراه دارد و شیوهی رهبری و ماهیت این حکومت زمینههای بیشتری برای اختلاف دارد. این سوال هنوز بیپاسخ است که آیا حکومت وحدت ملی میتواند میراثدار خوبی برای رییس جمهور کرزی باشد، یا خیر؟
اما با این همه، فردا که مراسم وداع رییس جمهور با همکارانش میباشد، انتظار داریم که او آنچه را که از سیزده سال حکومتداری خویش آموخته است، با همکاران و کارمندان دولتی در میان بگذارد و نارساییهایی را که با آن روبهرو بوده است و رفع نتوانسته، تشریح کند.