شکی نیست که اهل بیت رسول
الله در میان اهل سنت، مقام بلندی دارند و اهل سنت نسبت به آنان احترام بسیار
قایلند و حقوق آنها را آنگونه که خداوند در شریعت قرار داده است رعایت میکنند،
لذا آنان را دوست دارند و محبت و موالات شایستهای نسبت به آنان دارند و به
سفارش پیامبر در خصوص آنان عمل مینمایند همان وصیتی که در روز غدیر خم فرمود:«و
اُذَکِّرُکم الله فی اهل بیتی» : (شما را دربارهی ـ رعایت حقوق ـ اهل بیتم
سفارش میکنم.[1]
اهل سنت از همه مردم به
این وصیت و دیگر وصایای پیامبر بیشتر پایبندند و عمل میکنند.
گفتنی است که تمام اهل
سنت بر وجوب محبت اهل بیت و تحریم آزار و بیادبی، قولی یا فعلی نسبت به ایشان
اتفاق نظر دارند و با افتخار میگوییم که، کتابهای اهل سنت مملو از مناقب و
فضایل اهل بیت است.
اول: امیرالمؤمنینعلی
سهل بن سعد روایت میکند
که رسول اللهr در
روز جنگ خیبر فرمود:
فردا این پرچم را به مردی
میدهم که خداوند خیبر را بر دستانش فتح میکند و او خدا و رسولش را دوست دارد و
خدا و رسولش نیز او را دوست میدارند، آن شب مردم دربارهی مردی که فردا پرچم
اسلام را از دست رسول خدا تحویل خواهد گرفت، حرف میزدند. [1]
صبح که شد، مردم نزد رسول
الله آمدند، در حالی که هر یک از آنان امید وار بودند که رسول الله پرچم را به
او بدهد، رسول الله فرمود:علی بن ابی طالب کجاست؟
گفتند: چشمانش درد میکند،
فرمود: کسی را بفرستیدکه او را بیاورد.علی را آوردند، رسول الله از آب دهان خویش به چشمهای او مالید و برایش دعا
کرد، و علیt شفا
یافت، بگونهای که گویا هیچ دردی نداشته است.
پس از این پرچم را به علی داد و علی گفت: ای رسول خدا:
آیا با آنان بجنگیم تا مثل ما شوند؟
فرمود: به صورت عادی برو تا به میدان آنان برسی، آنگاه آنان را به
اسلام دعوت بده و از وجوب حقی که خداوند بر آنان دارد، با خبر کن، به خداوند
سوگند اگر خداوند یک نفر را بوسیلهی تو هدایت کند، از شتران مو سرخ برای تو
بهتر است.[2]
در این حدیث فضیلتی بسیار
بزرگ و یکی از مناقب آشکار امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب وجود دارد؛ چون پیامبر
گواهی داده است که خدا و رسولش! علیt را دوست دارد و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد.
دوم: فاطمه رضی الله عنها: پیامبر فرمود: فاطمه سردار زنان بهشت است.[3]
سوم: حسن و حسین:
از براء بن عازبروایت است
که رسول الله، حسن و حسین را دید و فرمود: «پروردگارا من این دو را دوست دارم،
تو نیز دوست بدار».[4]
در این حدیث فضیلتی آشکار
برای حسنین است؛ چون پیامبر امتش را به محبت آن دو تشویق کرده و توضیح داد که
محبت آن دو، به معنای دوست داشتن پیامبر است.
ابوسعید خدری روایت میکند،
رسول اللهr فرمود:
«حسن و حسین سرداران جوانان بهشتند».[5]
در این حدیث دو فضیلت
بزرگ برای حسن
و حسین است؛ چون پیامبر
به بهشتی بودن آن دو گواهی داده است و نیز خبر داده اند که هر آن دو سرداران
جوانان بهشتاند.
چهارم: علی بن حسین: :
یحیی بن سعید دربارهی او
میگوید: «او افضلترین هاشمی است که در مدینه دیدهام».[6]
امام زهری گوید: « هیچ
هاشمیای افضلتر از علی بن حسین ندیدم».[7]
محمد بن سعد میگوید: او
ـ علی بن حسین ـ ثقه، مأمون، کثیرالحدیث، عالی مقام، بلند مرتبه و پرهیزگار بوده
است.[8]
پنجم: محمد بن علی باقر:
ابن سعد گوید: «او دارای
علم زیادی بوده و حدیث زیادی روایت کرده است».[9]
و صفدی گوید: او یکی از
کسانی است که علم، فقه و دیانت را در خود جمع کرده است.[10]
و امام ذهبی گوید: حافظ
حدیث بوده و در احتجاج به او اتفاق دارند.[11]
ششم: جعفر بن محمد معروف
به صادق:
امام ابوحنیفه دربارهاش
میگوید: «فقیهی آگاهتر از جعفر بن محمد ندیدم».[12]
ابوحاتم گوید: «ثقه است،
از کسانی مانند او نباید سؤال کرد».[13]
ذهبی گوید: «جعفر بن
محمد، صادق سردار علویها در زمان خودش در حجاز است و از صحابه نیست ». [14]
هفتم: موسی بن جعفر،
معروف به کاظم :
ابو حاتم رازی گوید:
«ثقه، صدوق و یکی از ائمهی مسلمانان است».[15]
ابن تیمیه گوید: «موسی بن
جعفر از کسانی است که به عبادتگزاری و پایبندیش به طاعات و عبادات گواهی دادهاند».[16]
ذهبی گوید: «موسی بن جعفر
یکی از بهترین حکیمان و از عبادتگزاران با تقوا بوده است».[17]
هشتم: علی بن موسی معروف
به رضا :
ذهبی دربارهی وی میگوید:
او در علم، دینداری و سروری مقام و منزلت بلندی دارد.[18]
نهم: محمد بن علی معروف
به امام جواد :
ابن تیمیه گوید: از
بزرگان بنی هاشم و در سخاوت و سروری معروف است.[19]
بغدادی[20] میگوید:
اهلسنت معتقد به دوستی و
موالات با همهی همسران رسولالله
هستند و هر کس همسران
رسولاللهr و
یا برخی از آنان را کافر بداند، کافر میدانند و حسن، حسین، حسن بن حسن، عبدالله
بن حسن، علی بن حسین(زین العابدین) و محمدبن علی معروف به باقر و جعفر صادق و
موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و نیز دیگر فرزندان علیt و کسانی که از نسل او هستند، و فرزندانی مانند: عباس، عمر،
محمدبن حنفیه و دیگر کسانی که به روش پدرانشان بودهاند را محترم و شایان تقدیر
و بزرگداشت، میشمارند.[21]
ابو مظفر طاهر
اسفراینی[22] در بیان منهج اهل سنت میگوید:
خداوند آنان را از اینکه
دربارهی گذشتگان ـ پیشگامان امت اسلامی چیز ـ منکری بگویند یا بر آنان طعنه و
ایراد وارد کنند، محفوظ نگه داشته است و دربارهی مهاجران، انصار، بزرگان دین،
بدریان شرکت کنندگان در احد، و بیعت رضوان چیزی جز خیر و خوبی نمیگویند؛ و
تمام کسانی که پیامبر
به بهشتی بودنشان گواهی
داده را جز به خوبی و نیکی یاد نمیکنند و معتقدند ازواج و همسران پیامبرr، اصحاب و اولاد ایشان ر را جز به نیکی نباید یاد کرد و نوادگان
پیامبر مانند:
حسن، حسین، و نوادگان
مشهورشان مثل عبدالله بن حسن، علی بن حسین، محمد بن علی، جواد بن محمد باقر، علی
بن موسی الرضا و تمام کسانی که پایبند به سنت پیامبر و نوادگانش بوده اند، را
محترم میشمارند و اجازه نمیدهند کسی از خلفای راشدین عیبجوئی کند و به آنان
توهین نماید و معتقدند نباید کسی به بزرگان تابعین و تابع تابعین که بر منهج
قرآن و سنت صحیح بوده اند و خداوند آنان را از آلوده شدن به بدعتها و منکرات حفظ
کرده است، طعنه زند.[23]
این خلاصهأی بود از
عقیدهی اهل سنت و جماعت دربارهی اهل بیت پیامبر
است و کسانی که میخواهند
بیشتر بدانند میتوانند به کتابهای حدیث، سیره و زندگینامهها رجوع کنند، انشاء
الله خواهند دید که اهلسنت انصار و یاران اهل بیتاند.ی[24]
[1] -النهایة لابن الأثیر
2/140
[2] -صحیح بخاری با فتح
الباری، کتاب فضائل صحابه،باب مناقب علی7/70 ش/1-37 و صحیح مسلم، کتاب فضائل
صحابه، باب فضائل علی4/1872 حدیث/3406
[3] -صحیح بخاری با فتح
الباری، فضائل صحابه7/105.
[4] - ترمذی کتاب المناقب
باب مناقب حسن و حسین (5/661) حدیث (3782) و گوید: حسن و صحیح است و آلبانی صحیح
دانسته، ترمذی 3/226
[5] - مسند احمد 3/3 و
ترمذی: کتاب المناقب 5/656 حدیث 3768 ومى گوید: حسن و صحیح است وحاکم
درمستدرک3/166-167 ودر روایتی دیگرو(ابوهما خیر منهما) وابن خزیمة فی صحیحه 2/206والهیثمی فی
مجمع الزوائد 9/184 و طبرانی هم روایت کرده است که اسناد آن حسن است و آلبانی در
الاحادیث الصحیحه 2/448.
[6] - الحلیه 3/138
[7] - الحلیه 3/141 و تهذیب
التهذیب 7/305
[8] - طبقات کبری 5/222
[9] - طبقات کبری 5/324
[10] - الوافی بالوفیات
4/102
[11] - سیر اعلام النبلاء
4/413
[12] - تذکرة الحافظ 1/166
[13] -الجرح و التعدیل2/487
[14]- مختصر العلو/148
[15]-الجرح و التعدیل4/139
[16] -منهاج السنه4/57
[17]-میزان الاعتدال4/202
[18] -سیر اعلام
النبلاء9/387
[19] -منهاج السنه4/68
[20] - عبدالقاهر بن طاهر
بن محمد بن عبدالله تمیمی بغدادی اسفراینی فقیه شافعی، اصولی، ادیب، در بغداد
تولد یافت و درسال 429هـ در اسفرئین وفات نمود.نگا: وفیات الاعیان 3/203 و
الاعلام 4/48
[21]-الفرق بین الفرق/360
[22]- طاهر اسفرائینی شافعی
مشهور به (ابومظفر) امام اصولی، فقیه، مفسر، در سال 471هـ در طوس وفات نمود.
نگا:طبقات الشافعیة 3/175
[23] - التبصیر فی الدین.
196
[24] - رجوع شود به العقیده
فی اهل بیت، سحیمی.
[1] -صحیح مسلم با شرح
نووی، کتاب فضائل صحابه، باب فضائل علی 15/188 حدیث/2408
مسلم با شرح نووی، کتاب
فضائل صحابه، باب فضائل علی 15/188 حدیث/2408
تگها :
اهلبیت پیامبر، محبت
اهلبیت ،آل البیت ، آل رسولخدا
|