دل باخته محبوب

دل باخته محبوب

نیست از روم عرب پیوند ما نیست پای بند نسب پیوند ما


دل به محبوب هجازی بسته ایم زین سبب به یکدیگر دل بسه ایم

روزی شـیـطان عرض کـرد که، الهی! بندگان تـو، تـو را دوسـت
می دارند و نافـرمانی تو می کنند و مــرا دشمن دارند و اطاعتم
می نمایند.
خطاب رسید که ای ابلیس! به واسطه همان دوستی که با من دارند
و دشمنی که با تو دارند، از نافرمانی های آنها درخواهم گذشت.


عبدالرشید زمانی متولد 1373/03/01 دانشجویه رشته مهندس پزشکی


ای مسلمان بیدار آگاه باش

که دشمن تیشه بر داشته و بر ریشه میزند


کلمات کلیدی

تصاویر دیدنی

تصاویر

توکل‌ و اعتماد به‌ خدا در امور زندگی

برای جلوگیری از آب به آب شدن چه کنیم

علل ریزش مو

ریزش مو

درمان ریزش مو

استرس و راه های درمان آن

رازهای سرکه سیب

همه بلاهایی که سرخ‌کردنی‌ ها بر سرتان می آورند

نکات علمی جالب

مطالب علمی جالب

نکته های جالب 1

وضو و معالجه بیماری ها

نکات علمی درباره زعفران

خواب بیش از ۸ ساعت احتمال سکته مغزی افزایش می دهد

ویژگی های یک عشق واقعی چیست؟

ساخت دقیق‌ترین ساعت جهان با دقت ۱۶ میلیارد ساله!

مورچه‌ ها در لانه خود توالت عمومی دارند!

عرضه گوشی مخصوص مسلمانان در بازار روسیه

سه آیه که جهان را تغییر داد: بی‌مانندی کوچک‌ترین سورۀ قرآن

جملات خطرناک و ممنوعه در زندگی خانوادگی

هنر شادی کردن و شاد بود

هفت راه ساده برای ایجاد خاطراتی ماندگار در کنار همسرتان

دعوای زن و شوهری را چگونه کنترل و مدیریت کنیم؟

جایگاه و اهمیت اندر و نصیحت و آداب آن

واقعیت امت اسلامی و نیاز به فقه اولویت ها جهت رفع مشکلات

اهداف و اسرار ازدواج … چرا ازدواج بکنیم ؟

نوجوانان باید بدانند که …

در مورد رابطه جنسی

آخرین نظرات
  • ۲۶ بهمن ۹۲، ۲۰:۱۶ - امیر سرافراز
    خوب بود
نویسندگان

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است


پادشاهی کیومرث

سخن گوی دهقان دیگر چگونه بگوید چه کسی عظمت را بدست آورده؟ و به چه زبانی باید بگوید که اولین بار چه کسی تاج پادشاهی را بر سر نهاده است؟ آنهم از روزگارانی که هیچکس آن را به خاطر ندارد . شاید بهتر آن باشد همان را بر زبان آورد که از پدر شنیده است، و پدر از پدرش، که گفته بود چه کسی آیین و راه پادشاهی را آغاز کرد و کدام یک از آن ها قد قدرتنقق قدرتمند بود ؟ آنها چنین گفته اند که

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۲
عبدالرشید زمانی


امه هایی به جمشید شاه نوشت و گفت : من بر جهان مستولی هستم و زیر دستت نیستم . کسی شایسته پادشاهی است که بی همتا باشد و من همتایی در جهان ندارم .

 تو فقط یک جان داری ولی من و مارهایم سه جان در یک بدن هستیم . من از مغزت برای مارهایم خوراک درست میکنم. من در جنگ شرکت میکنم اگر تو هم ادعایی داری در جنگ شرکت کن . سپس ضحاک نامه را مهر زد و به قشقر داد تا به نزد جمشید ببرد . وقتی قشقر به نزد جمشید رسید ، گفت : بیور پیامی برای شما فرستاده است اگر دستور بدهید به شما بدهم ولی قبلا به من امان بدهید زیرا من فقط یک پیک هستم.جمشید امان داد و نامه را گرفت و خواند و وقتی به مضمون نامه پی برد هراسان شد اما به روی خود نیاورد و به قشقر گفت: این بدگوهر زندگانیش به پایان رسیده است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۶
عبدالرشید زمانی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۲
عبدالرشید زمانی